حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

34 ماهگی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 10 ماه و 9 روز سن دارد. دخترم چراغ خونه دخترم یکی یدونه دخترم نقل و نباته   دخترم 34 ماهه شده و یواش یواش داره به لطف خدا 3 سالگی رو هم به پایان میرسونه...خدایا هزاران بار شکرت   عزیز دل مامان اصلا اجازه عکس گرفتن رو بهمون نمیدی ...چکار میشه کرد حسنا خانم ما هی دوره به دوره یه اخلاقی پیدا میکنه.   البته خاله زری خوب میتونی ازت عکس بندازه اونم با ژستهای خوشگلللل     این یه نمونش که خاله ازت عکس گرفت   الان خوابیدی ولی مامان تمرکز نداره تا برات بنویسه ان شاالله بعدا ...
9 آذر 1393

حرف زدن این وروجک

حسنا تا این لحظه 2 سال و 9 ماه 28 روز سن دارد.   عزیزک مامان دختر شیطون و شیرین زبونم امسال دهه ماه محرم هم گذشت ولی برعکس دوسال قبل اصلا عکسی ازت نگرفتم یعنی نشد چون فقط یک شب اونم با بابا جون اینا رفتیم بیرون و روز تاسوعا هم چون شب قبلش خونه بابا جون خوابیده بودیم به خاطر حلیمشون که صبح تاسوعا پختن،بعداز ظهر با خاله فهیمه و خاله زری درومدیم مسیر خونه باباجون اینا رو تا خونه خودمون پیاده راه رفتیم و چند تا دسته دیدیم.ولی خیلی سرد بود دیگه هیچ عکسی ننداختم.   خلاصه محرم 93 رو کلا بدون عکس گذروندیم حتی موقعی که داشتی حلیم رو هم میزدی هم ازت عکس ن...
26 آبان 1393

آبان 93

سلام عزیزک مامانی که الان 2 روزه وارد 33 ماهگی شدییییییییییییییییییییییییییییییییی     2 سال و 9 ماهه شدنت مبارککککککککککککککککککککک   قربون قد و بالات برم زندگیم   و اما از مهد رفتنت بنویسم که همون یه روز بود.. برا اینکه شبها زود نمیخوابیدی که صبح به موقع بیدار شی بابایی هم گفت بی فایدس بهتره فعلا بی خیال مهد بشیم.اما شما هزار ماشاالله اینقدر قدرت تخیلت بالاس که از همون یه روز مهد و مربیتون شادی جون همچنان داری داستان تعریف میکنی من نمیدونم این 1 ساعت و نیمی که اونجا بودی چقدر ماجرا پیش اومده که حدود 17-18 روزه هر روز یکی دوتا داستانش رو...
2 آبان 1393

عید قربان

زندگی مامان سلاممممممممم   چقدر دلم برا نوشتن برات تنگ شده بود ها   اول از همه خوشحالم دخترکم 32 ماهه شده و ان شاالله تا 3 ماه و اندی دیگر 3 ساله میشهههههه   حسنای گلم 32 ماهه شدنت هزاران بار مبارکککککککککککک   امروز 13 مهر و عید قربانه و مامان بعداز مدتها تونست بیاد و تو وبلاگت از خاطرات بنویسه.   علاوه بر اینکه وقت مامانی خیلی کمه و ماشاالله بیشتر وقتم رو شما میگیرید و کارهای تمام نشدنی خانه داری و کارهای پاییزی، ویروسی شدن لب تاب هم شد مزید بر علت و حسابی دیگه غیبتم طولانی.دیگه لب تاب یه سرویس اساسی ...
13 مهر 1393

31

مامانی 19 روز از 31 ماهه شدنت گذشته و مامانی نرسیده وبلاگت رو آپ کنه   دخترکم 31 ماهه شدنت مبارک   با اینکه داری هزار ماشاالله بزرگ و بزرگتر میشی وهر روز شیرین   زبونتر و فهمیده تر نمیدونم چرا وابستگیت به مامانی هی بیشتر   میشه.طوری که حتی تا تو آشپزخونه هم نمیتونم برم همش میگی بیا بشین   پیشم...چرا گل مامان؟با این کارهات دلواپسم میکنی عزیز دلم...   تو این مدت که ننوشتم بگم که یه سفر دیگه با عموها و مادر جون پری به شمال داشتیم و خدارو شکر خوب بود.   یه عروسی و چند تا مهمونیم رفتیم که ت...
16 شهريور 1393

مسافرت رفتن ما...

حسنا تا این لحظه 2 سال و 6 ماه و 21 روز سن دارد.   دردونه کوچولوی ناز ما که با اومدن تو زندگی برامون قشنگتر از قبل شده و وقتی میریم سفر با وجود تمام مشکلاتت بیشتر از همیشه بهمون خوش میگذره....الهی همیشه سلامت باشی. سحر دهمین روز ماه رمضان بود که راه افتادیم به طرف شمال ،وای که چقدرم امسال هوا گرمه خلاصه بعداز ظهر بود که دیگه یه سوئیت رو به دریا و خوب تو انزلی گرفتیم و اونجا موندگار شدیم.   اینمای نمای زیبای دریا از بالکن سوئیت     ایجام در حال بوس فرستادن برای زرزری       ...
1 مرداد 1393

30 ماهگی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 6 ماه و 2 روز سن دارد.   تمام هستی مامان و بابا 2 و سال نیمه شدنت مبارک   دلم میخواست چون تولدت تو زمستونه برای دو ساله و نیمگیت یه جشن کوچولو توی باغ یا پارک که بیشتر از خونه مزه میده بگیرم.از بس هر روز میگی توُولَد  منه همه هی میگن خب یه جشنی براش بگیر. ولی متاسفانه عمو کوچیکه بابایی فوت کرد . ولی قول میدم ان شالله تولد 3 سالگیت رو خوب و با صفا برات بگیرم عزیزکم ...
1 مرداد 1393

رمضان 93

حسنا تا این لحظه 2 سال و 5 ماه و 13 روز سن دارد.   عزیزک مامانی 29 ماهه شدنت مبارک   هر چند 13 روز گذشته ولی مامانی خیلی فرصت نداره.الانم که 5 روزه ماه رمضان شروع شده و بیشترین انرژیم رو جمع میکنم بتونم با شما بازی کنم و جوابگوی سوالاتت باشم.چون هزار ماشالله همش داری حرف میزنی و دائم سوال میپرسی. اینقدر میپرسی که دیگه واقعا کم میارم چی جواب بدم....چند روز پیش برات ناهار آوردم نوش جان کنی که فیله مرغ بود که زیرش سیب زمینی و پیاز گذاشته بودم و اجازه داده بودم آروم بپزه .وقتی آوردم بخوری چون اصلا پیاز داغ دوست نداری پیازهاش رو کنار گذاشتم . تو دیدیشون شروع کردی سوال که: مامان این...
12 تير 1393

نیمه شعبان

حسنا تا این لحظه 2 سال و 4 ماه و 27 روز سن دارد. عزیز دل مامان نمیدونم چی برات بنویسم هم زیاد وقتش رو ندارم هم اینکه تو حوصلم نمیگنجه تو داری هزار ماشاالله روز به روز بزرگتر ،شیرین تر،شیطون تر،مستقل تر،زورگو تر و ماشاالله فهمیده تر میشی. یه حرفهایی میزنی ویا یه کارهایی انجام میدی که مامان شک میکنه که شما 2سالته یا یه دختر ناز بزرگی! عزیز دلم با اینکه مامانی خیلی زود عصبانی میشه و بعضی مواقع هم میدونم بی خودی سرت داد میزنم ولی روز به روز عشق تو نسبت به من چند برابر میشه.همیشه به خاطر این مهری که نسبت بهم داری از خدا تشکر میکنم .هر چند بعضی ها میگن خب بابا مامانشی ولی نه تو یه جور دیگه عزیزکم دوستم داری ال...
26 خرداد 1393