حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

آبان 93

1393/8/2 17:46
نویسنده : فائزه
412 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزک مامانی محبت

که الان 2 روزه وارد 33 ماهگی شدییییییییییییییییییییییییییییییییی

 

 

2 سال و 9 ماهه شدنت مبارککککککککککککککککککککک

 

قربون قد و بالات برم زندگیم

 

و اما از مهد رفتنت بنویسم که همون یه روز بود..خندونک برا اینکه شبها زود نمیخوابیدی که صبح به موقع بیدار شی بابایی هم گفت بی فایدس بهتره فعلا بی خیال مهد بشیم.اما شما هزار ماشاالله اینقدر قدرت تخیلت بالاس که از همون یه روز مهد و مربیتون شادی جون همچنان داری داستان تعریف میکنیقه قههمن نمیدونم این 1 ساعت و نیمی که اونجا بودی چقدر ماجرا پیش اومده که حدود 17-18 روزه هر روز یکی دوتا داستانش رو برامون تعریف میکنی.بوسخنده

اما عنوان این مطلب رو آبان انتخاب کردم چون آبان پارسال بود که یهو تصمیم گرفتم که شمارو از شیر بگیرم تا چند روزه دیگه یکسال تموم میشه ولی همچنان یادته و دائم ازش یاد میکنی.همچنین آبان بود که شما دیگه پوشک نشدید و  یاد گرفتی که دستشویی بری.قربونت برم که اینقدر خانم شدی.

شکر خدای بزرگ که پارسال آبانم با همه سختیهاش گذروندیم ان شاالله امسال آبان خوبی داشته باشیم.

تا یکی دو روز دیگه هم محرم از راه میرسه نمیدونم امسالم مثل پارسال اشتیاق رفتن به دسته های سینه زنی رو داری یا نه پارسال که همش میخواستی سردسته باشی تا یه دسته میومد میدوییدی و اول دسته شروع به تبل زدن میکردی.بوس

 

راستی حسنا جونم این لباسم که تنته مامانی برات دوخته ..چقدر خوشحالم ترو دارم عزیز دلم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

خاله زری
2 آبان 93 18:41
الهی خاله فدات بشه که اینقد عسل شدی.وقتی واسم تعریف میکنی کیف میکنم که ماشالله اینقد قشنگ حرف میزنی.دیگه حسنا جونمون بزرگ شده دورش بگردم.♥♥♥♥♥♥♥♥♥ تو عشق منی حسنا گلی★★★★★★
میترا
7 آبان 93 19:08
اخی .... عزییییییییییییییییزم .... خوشگلم باید بیای برای منم تعریف کنی داستانای مهدت رو هاااااا