یلدای 92
حسنا تا این لحظه1 سال و 11 ماه و 7 روز و 20 ساعت و 29 دقیقه و 10 ثانیه سن دارد.
عزیزک مامان یلدای امسال هم اومد ورفت وتو همون شب وارد 23 ماهگی شدی.
23 ماهه شدنت مبارک
دیگه کم کم داری به 2 سالگی نزدیک میشی عزیزترینم
مامانی امسال دایی جان نتونست یلدا پیشمون باشه و جای هر 3 شون خیلی خالی بود.
یلدای امسال رو هم مهمون خاله فهیمه بودیم .خدارو شکر خوش گذشت ولی خوب نمیدونم چرا میگن این شب خیلی بلنده ما که وقت کم آوردیمنشد خوب چند تا عکس ازت بگیرم ،البته اونشب شمام یه جورایی بودی بهتره اینجا نگم آخه حیثیتیه
ولی چند تا عکس انداختم ازت که کمی تار شده از بس وول میخوری خوب وروجک مامان
این حسنا خانم در حال خوردن کیوی
اینم چیز کیک مامان پز که دخمری اجازه نداد قبل از شام یه تیکه براش بریدیم ونوش جان کرد
خونه خاله خوابت برد موقعی که اومدیم تو ماشین بشینیم بیدار شدی و خونه هم که رسیدیم بیدار بودی خیلی بد خوابت برد ووقتی هم خوابیدی تو خواب هی ناله میکردی.
مامانی هم نگرانت بود و نتونست بخوابه که نیمه های شب دیدم حسابی بدنت داغه خیلی ترسیدم ولی بلندت کردم دست وصورتت رو شستم ولباست که کمی ضخیم بود رو عوض کردم حدود یه 2 ساعتی نخوابیدی ولی خدارو شکر تبت پایین اومد و دیگه خوابت برد .از اونروز هم کمی آبریزش بینی داری ولی الحمدالله حال ظاهریت خوبه .برای همین دکتر نبردمت و بابایی برات گل بنفشه گرفت که دم کنم بهت بدم.خوشبختانه خیلی خوشت میاد وهر دفعه که دم میکنم چون دم کردش سبزه میگی به به دایی(چایی)سبزعمو داده به من به نی نی نداده و یه استکان رو تا ته میخوری.حتی صبحونه هم به قول خودت چایی سبزت رو با شکر یا قند شیرین میکنم وبا نون پنیر نوش جان میکنی.
فدات شم عروسک خوش زبونم.