اولین برف
حسنا تا این لحظه 1 سال و 10 ماه و 28 روز 18 ساعت و 13 دقیقه و 20 ثانیه سن دارد
بالاخره بعداز کلی انتظار و حسرت خوردن که چرا فقط اینجا برف نیامده امروز لطف خدا شامل حالمون شد و اولین برف نمیدونم بگم پاییزی یا دیگه زمستونی حسابش کنیم اومد؟چون دیگه 2 روز بیشتر از پاییز 92 هم نمونده و همینطور 1 ماه و 2 روز دیگه تا 2 ساله شدن دخترکم باقیست.
خدایا شکرت چقدر زود میگذره ...
آره عزیزکم بالاخره برف اومد ولی هنوز اینقدر زیاد نیست که به قولی که بهت دادیم عمل کنیم وبرات آدم برفی بدرستیمولی اگه تا چند روز آینده برف بیاد احتمالا اونقدری میشه که بری برف بازی کنی وآدم برفی خوشگل درست کنیم.
حالا از خودت بگم عزیز دلم که هزار ماشاالله یه گلوله نمک شدی .مخصوصا از اون موقع که دیگه کاملا حرف میزنی.
این به حرف افتادنت خیلی به مامانی هم کمک میکنه چون دیگه میتونی بگی چی میخوای.ههههههموقع خوابت که میشه خودت رو لوس میکنی ومیگی مامانی من لالام میاددددیا وقتی که دیگه بیدار میشی میگی من بیدارمممم.وقتی گرسنته میگی من غذا میخوام و این خیلی خوبه .قربونت برم
تو جمله هات کلمه من جایگاه ویژه ای داره کلا هر چیزی رو با من شروع میکنی...من دوست دارم....من توپ بازی میکنم....من بابا میخوام....من بیییون(بیرون)برم....من جیش دارم و....
مامان جون اینا که جابجا شدن کلی کتاب داستان که برای مامانی و خاله ها ودایی جان بود رو پیدا کردیم .بماند که چقدر خاطره برای ما مخصوصا مامانی زنده شد .بیشترشون رو ما آوردیم خونه برای تو.ولی متاسفانه ترتیب اولی رو با کندن جلدش دادی مامانی هم یدونه از کتاب شعر هارو برات دم دست نگه داشت و بقیه رو برداشت تا بمرور هر چی بزرگتر میشی برات بیاره تا بتونی خوب ازشون نگهداری کنی.
تو این کتاب شعر که برات نگه داشتم ومیخونم یه شعر مربوط به امام زمان داره به نام مهدی بیا،که تو خیلی دوستش داری و تا کتاب رو میاری صفحش رو باز میکنی ومیگی مَدی بیا مامان مَدی بیا ،مامانی هم میخونه وتو مهدی بیاهاش رو میگی.
یه شب خونه باباجون بودیم که تو خودت شروع کردی خوندن که مَدی بیا مَدی بیا.....خوندی خوندی وما هم همراهیت میکردیم ومیخندیدیم .یهو عصبانی شدی دادا میزدی مَدییییییییییی بیاااااااااااااااااااااا....مَدییییییییییی بیاااااااااااااااااااا.بعد رفتی در وردی رو باز کردی وهی تکرار میکردی حالا همش با صدای بلند بعد گفتی نمیاددددددددددددددد مَدیییییییییی نمیاددددددددددددددد.
وای ما دیگه نمیدونستیم بخندیم چکار کنیم از دستت...