3 سالگی

به بههههههههههههههههههه سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام تولد حسنا جون مبااااااااااااااااااااااااارک ... ان شاله به سلامتی و شادی ... ایشالا تولد 100 سالگیش برسه ... بله میدونم ... ببخشید که برای کمک نیومدم خدمتتون ... خودم گرفتار کارهای مختلف شدم ... چشم حتما به فاطمه هم میگیم ... ایشالا سعادت داشته باشیم برسیم خدمتتون و تو این شادی شرکت کنیم ...

تولد بسسسسسسسسسسسیار عالی برگزار شد ... دست مامان و بابای حسنا و همین طور مامان بزرگ و بابا بزرگ و خاله ها درد نکنه ... حسابی زحمت کشیده بودن و سنگ تموم گذاشته بودن .... ان شالله که خداوند بهشون سلامتی بده و ان شالله که همیشه شادی و جشن باشه تو خونه ها .... ایشالا حسنا کوچولو بزرگ میشه و این زحمات رو جبران میکنه ... جای مریم جون و ماهان کوچولو هم خالی بود حسابی ... ایشالا سال دیگه تو تولد بععععدی ... البته دست خاله میترا هم درد نکنه که تنها کسی بود که تم تولد رو پوشیده بود ینی کلا کودک درون من شدیدا فعاله ... با اون دست زدن تا لحظه آخر و خوندن تولد تولد .... بقیه میگفتن میترا نوارش گیر کرده ...!!!! خیلی خوب بود ...خیلی خوش گذشت ... خیلی وقت بود که تولد نرفته بودم ... خودمم دلم تولد خواست ...در 28 سالگی !!! اگه بزرگتر ها نبودن اصن نمینشستم سر جام ...همش با اهنگ تکون میخوردم!!!