حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

25 ماهگی

1392/12/4 10:32
نویسنده : فائزه
272 بازدید
اشتراک گذاری

حسنا تا این لحظه 2 سال و 1 ماه و 3 روز و 12 ساعت و 2 دقیقه و 5 ثانیه سن دارد.

عزیز دل مامان 25 ماهه شدنت مبارک

دیگه دخترک خانمم حسابی خانم تر هم شده و یه سری کارها رو هم که کم وبیش بلد بود خوب یاد گرفته.اینجا برات نمینویسم بیشتر منظورم رو چه کارت هست چون بعدا که بخونی شاید از مامان گله کنی چرا اینارو اینجا نوشتیچشمک

عسلک مامانی حدودا با وارد شدن شما به 25 ماهگی بود که بابایی هم بالاخره به لطف خدا نمایشگاه صنایع چوبیش رو افتتاح کرد.البته هنوز کامل نشده ولی انشاالله به زودی تکمیل تر میشه.

دعا میکنیم بابایی تو این کار موفق باشه.

و اما مامانی برات بگم که:

ماهان کوچولوی ناز دونه ما سفر دومش هم اومد پیشمون .22 بهمن بود که اومدن و شما که از یکی دو روز قبلش بهت گفته بودم از خوشحالی نمیدونستی چکار کنی.هر کس زنگ در خونه رو میزد میگفتی دایی جان اومد و با خوشحالی از جات میپریدی.میگفتم مامانی دایی جان اینا فردا میان ولی باز...خنده

قربون مهربونیهات عسلم ،ماهان رو که دیدی هی بوس میکردی میگفتم عزیز من ماخان جولو(کوچولو)...عزیزم...بعد میدیدی که من وخاله ها هم هی بهش میگیم عزیز عمه تو هم تکرار میکردی عزیز عمهخنده

هزار ماشاالله اصلا حسودی نمیکردی ،فقط احساس بزرگی میکردی ومیگفتی بدین بغل من و یا اینکه میگفتی ماخان بشینه اینجا ولی اون چون همش 3 ماهشه ونمیتونست بشینه بهت بر میخورد ویا اینکه آهنگ مورد علاقت رو میگفتی زرزر بزار بعد میخواستی که ماهان پاشه نانای کنه که اینکارم نمیتونست انجام بده وعصبانی میشدی.

وقتی بهت میگفتم میخوان بیان خونه ما کلی ذوق میکردی ومیگفتی ماخان تاب تاب بازی کنه ،بشینه رو تاب تاب من ،من عروسک بدم...و وقتی هم اومدن خونمون نشوندیش رو تاب تابت.

اینم ماخان بی دندون ما روی تاب تاب حسنا خانمی

شما همچنان ورد زبونتون ماخان دندون نداره هستش...و همچنان میگی من وقتی جولو(کوچولو) بودم دندون نداشتم می می میخوردمخندهمامان ماهان میگفت میترسم ماهان دیگه دندون در نیاره از بس حسنا بهش میگه ماهان دندون ندارهچشمکاما مامانی میگفت نه اتفاقا غیرتی میشه و تا چند روز آینده همه دندوناش در میادقهقهه

الانم همش میگی عکس ماخان ببینم و میشینه چند تا عکسش رو 100 بار نگاه میکنی وهی باهاش حرف میزنی وبراش میخونی. میگی:سلام،خوبی ماخان؟چیطولی؟ بیا بغل حودم،ماخان دندون نداری؟ماخان جولویی(کوچولویی)؟ماخان میخندی؟دیییه(گریه)نمیکنی؟

گاهی میگی ماخان داداشی منه،فدات شم آبجی کوچولو

این عکسم شما از ماهان انداختی




پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

Zizi
5 اسفند 92 23:12
خوش به حال ماخان با اين دختر عمه جونش كه اينقدر دوستش داره و ازش عكس خوشگل هم انداخته.
میترا
10 اسفند 92 10:57
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآخی .... نازی .... ماشالله ... چقدر شبیه محمد آقاست ... خدا حفظش کنه ...